شاید من اشتباهیم

ساخت وبلاگ

نمیدونم چطور میشه حس و حال الانم رو توضیح بدم ، چی بگم که این حجم غصه دلم رو بیان کنه. 

نمیخوام بگم آدم خوبی بودم یا هیچ اشتباهی نکردم ولی حقم این نبود که نادیده گرفته بشم توسط اونهایی که براشون کم نزاشتم و همه سعیم رو کردم که تنهایی رو احساس نکنن ، ولی خوب یه وقتهایی مثل جوجه اردک زشت میشی که جاش وسط بچه اردک ها نیست و تنها مونده.

بدترین حال رو وقتی داری که دلت به چیزی خوش نباشه و همه داشته هات سراب باشن برای بیشتر راه بردن و بیشتر خسته کردنت. بچه که بودم خیلی رؤیا

داشتم برای الانم ولی خوب بعضی وقت ها پیش میاد که احساس کنی چیزی دست تو نیست و نمیتونی هیچی رو تغییر بدی. شده تا حالا قبل خواب دلت بخواد 

به کسی یا چیزی فکر کنی ولی چیزی پیدا نکنی که از فکر کردن بهش لذت ببری ؟ من همونم که دنیام رو ساده از دست دادم و حالا که دیگه نه شوقی برام مونده و نه امیدی برای جنگیدن دلم میخواد داد بزنم بگم شاید من اشتباهیم.

کاش بین عشق و دوست داشتن هیچ مرزی نبود ، کاش بعضی ها انقدر خودخواه نبودن ، کاش میتونستم دوست رو از دشمن تشخیص بدم ، کاش انقدر ساده نبودم و ساده نادیده گرفته نمیشدم.

ولی میدونم یه روزی فهمیده میشم که دیگه ارزشی نداره.

ستاره...
ما را در سایت ستاره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : man-b-to1984 بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت: 21:47